به نام آنکه جمیل است و دوستدار جمال
سلام به بیکار عزیزی که داره این نوشته رو میخونه. امروز سه شنبه 18 اسفند 1388 من و اون و اون یکی دوستم بطور ناگهانی تصمیم گرفتیم وبلاگ مشترک دایر کنیم. تصمیمی که خیلی برق آسا به ذهن اون رسید و یهو من و اون یکی رو اغفال کرد، ما هم که سست عنصر قبول کردیم. بنده هم از طرف اون و اون یکی وکالت ایجاد اولیه رو گرفتم و وقتی اومدم خونه بسم الله گفتم و نشستم پای رایانه و یدونه وبلاگ(همین که میبینین) ساختم. امیدوارم که اون و اون یکی ام به قولشون وفادار باشن و همواره تو آپ کردن یاری ام کنن.
بیکار عزیز از اینکه تا اینجا باهام بودی سپاس. امیدوارم دوباره ام برگردی. پیشاپیش مقدمت گلبارون.
سلام
خیلی خوش اومدی
سلام. خیلی سپاس دوست عزیز.
سلام به شما دوست عزیز
شما به ستاپ دعوت شدید
منتظر حضور گرمتان هستیم
سلام. سپاس از شما.
خوش اوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووومدیم.
خیلیم مردیم خیلیم اقا.دچار خود شیفتگی مزمن شدیم.
عشق است وبمون.
دچار خودشیفتگی بودیم.... نبودیم؟